·˙·ღ٠●*حریـــم •☆• نستــرن*●ღ•·˙· این صفحه ها را با رنگ دل خط خطی می کنم...
| ||
|
خدایـــا... بابت خانه امنی که داده ای تو را "شکـــر" میکنم
خدایـــا حریـــم مرا فردا هم امن نگه دار... آمین یا رب العالمین...
نظرات شما عزیزان:
واااااااااااااااااااااااااای چقد وبیه خوشلی داری؟؟؟؟نسترن جووووووون میخای تبادل لینک کنیم؟؟؟؟؟
![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
کاش عشق را لايق باشند ، آنان که تظاهر مي کنند عاشقند ! آنان که کودکانه اشک مي ريزند و از بارها و بارها زمزه ي « دوستت دارم » هيچ ابايي ندارند ! نه ...زندگي بازيچه ي خنده هاي شيطاني و دل دادن هاي کودکانه نيست ! فرياد نابودي وجود انسان يا صداي شکستن غرور ، چه لذتي براي شنيدن دارد ؟؟؟ چرا باور نمي کنيد ، عشق در تمام ثانيه ها جاري است .نگاه کن ... اين زندگي با تمام زيبايش از تو لبريز است و خواهان بودنت . دنيا بزرگ تر از آن است که به تو اجازه ي ناميدي دهد . بزرگ تر از وسعت چشمان تو ... با معني کلام و نگاهت بازي نکن . بگذار عشق معني اسطوره اي خود را حفظ کند ! مي ترسم از فردا ... خدايا ! چه بر سر اين جماعت خواهد آمد ؟ چه بر سر اين اشرف مخلوقات خواهد آمد ؟؟؟ فراموش کردند ارزش انسان بودن را ... فراموش کردند « فتبارک الله احسن الخالقين » را ! مي دانم ! عشق هم دچار روزمرگي خواهد شد
وقتی چشمانم را روی هم می گذارم ... خواب مرا
نمی برد ... تو را می آورد !... از میان فرسنگ ها فاصله....
زندگی میکنم ...
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگـی کردن است که بهترین های دیگر را برایم می سازد. بگذار هر چه از دست میرود ، برود! من آن را می خواهم کـه به التماس آلوده نباشد !
sه حرف دارد اما براى پرکردن تنهایى من حرف
ندارد.. . . خـــــــــ ـــدا ♥ پرنسس
![]() ساعت19:57---15 آذر 1391
من "ندار"بودم عروسک قصه ام پرید...!
"دارا"که باشی "سارا" با پای خودش به سراغت می آید....
siiiillllaaammmm man omadam bebakhshid vase dir kardanam. uppaaaammmm biyaaa hatman
دلم می گیرد از دلگیری مردان تنهایی
که شب هنگام سر به زیر افکنده شرم خالی دستان خود را،در کویر مهربانی چاره می جویند دلم می گیرد از این سفره های کوچک بی نان ودستان نحیف کودکی یخ کرده ، بی فرجام نگاه سرد و رد این هزاران سیلی بر گونه و از احساس آن مردی که با تردید ، با اندوه بر روی قامت شب می نویسد: تا طلوع صبح راهی نیست!!
یه وقتا اینقد آدم زندگی ایش غمناک میشه
که دوس داره یکی یوهو بگه…کاااااات…عالی بود عالی… خسته نباشین بچه ها…واسه امروز بسه! ![]() ![]()
پارسال زیر باران، با او راه می رفتم ...
امّا... امسال، راه رفتنش را با دیگری، زیر باران اشکهایم دیدم... شاید باران پارسال، اشکهای شخصی دیگر بود!!! . . . . ملسييييييييييي كه مياييييييييييييييييي
میگویند یک روزی هست ..
که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند ... و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی! فقط نمیدانم .... تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟! پرنسس
![]() ساعت23:35---14 آذر 1391
آمین...همیشه ددلت امن باشه!
عکس واقعا عالی بود...<3 |