·˙·ღ٠●*حریـــم •☆• نستــرن*●ღ•·˙· این صفحه ها را با رنگ دل خط خطی می کنم...
| ||
|
زمــانی را با تـــن هـــ ــایـی که با ما هستند بگذرانیم وگــرنه تنـــهـــ ــایـی زمــانی را برای بودن نمیدهد...
نظرات شما عزیزان:
خيلييييي خشنگ بوووود
خهلیییی گشنگ بووووود
20
با اینکه از تنهایی می ترسم اما
دوست دارم تو قلب تو تنهای تنها باشم...
زیبا
نسترن . جيگرت رو با فندوق بوخورم اينطور كه معلومه عاشق كسي شدي و بهت خيانت كردن . كه اينقدر مظلومانه و غمگينانه و عاشقانه مينويسي .
دلم برات آآآآآآآتيش شده . ديدي جيگره هم سوخت . پاسخ: بچه تو آدم نمیشی... این حرفا چیه دری وری میگی مگه هرکی از غم نوشت عاشق شده و...
سلام عزیز
شما با افتخار لینک شدین زود زود بیا پیشم زری
ساعت23:30---30 آبان 1391
نسترن خانوم . دلبندم 91/8/1 که یک ماه پیش بود عزیزم.
باید بگی 91/9/1 گلم. اگه درس خوندنتم مثل تاریخ نوشتنت باشه رسما امسال قبولی عزیزم پاسخ: اوااااااااا راست میگی واااااااا باید احتمالا یک ماه بعد بقیه برم سر جلسه امتحان :دی lev
ساعت23:20---30 آبان 1391
سالهــــــــــا دویده ام
با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد . .
دوست نازم مرسی که منو دوست خودت دونستی
نسترن جوووووونم
دعاکن دستم نیفتی................... حالا دیگه اینجوریاس................... یا اون جوریاس........................... فرقـے نمـے کند !! بگویم و بدانـے ...! یا ... نگویم و بدانـے..! فاصله دورت نمی کند ...!!! در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ...! جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد.: دلــــــــــــــم.....!!!
سلام عسیسم خوبی مرسی که به وبم سر میزنی و با نظرات قشنگت مارو مورد محبت خودت قرارمیدی مطالبت خیلی قشنگه راستی نسترن جان چند سالته
سلام.وبتون خیلی خیلی عالیه اگه به وب من هم سربزنید خیلییییییییییییییییی خوشحال میشم.................................................م
هر هزار سال یک بار فرشته ها قالی جهان را در هفت آسمان می تکانند، تا گرد و خاک هزار ساله اش بریزد و هر بار با خود می گویند: این نیست قالی ای که قرار بود انسان ببافد، این فرش فاجعه است. با زمینهُ سرخ خون و حاشیه های کبود معصیت، با طرح های گناه و نقش برجسته های ستم. فرشته ها گریه می کنند و قالی آدم را می تکانند و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می کنند
رنگ در رنگ، گره در گره، نقش در نقش. قالی بزرگی است زندگی که تو می بافی و من می بافم و او می بافد. همه بافنده ایم، می بافیم و نقش می زنیم. می بافیم و رج به رج بالا می بریم، می بافیم و می گستریم دار این جهان را خدا برپا کرد و خدا بود که فرمود: ببافید، و آدم نخستین گره را بر پود زندگی زد و هر که آمد، گره ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت و چنین شد که قالی آدمی رنگ رنگ شد. آمیزه ای از زیبا و نازیبا، سایه روشنی از گناه و ثواب گره تو هم بر این قالی خواهد ماند. طرح و نقشت نیز و هزارها سال بعد، آدمیان بر فرشی خواهند زیست که گوشه ای از آن را تو بافته ای. [ سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:تنهایی, ] [ 9:48 ] [ نستــرن ]
|